-
:::..رویا...:::
سهشنبه 16 مهرماه سال 1387 13:42
باز من ماندم و خلوتی سرد خاطراتی ز بگذشته ای دور یاد عشقی که با حسرت و درد رفت و خاموش شد در دل گور روی ویرانه های امیدم دست افسونگری شمعی افروخت مرده یی چشم پر آتشش را از دل گور بر چشم من دوخت ناله کردم که ای وای این اوست در دلم از نگاهش هراسی خنده ای بر لبانش گذر کرد کای هوسران مرا میشناسی قلبم از فرط اندوه لرزید...
-
...:::پروازرابه خاطربسپار:::..
دوشنبه 15 مهرماه سال 1387 15:08
دلم گرفته است دلم گرفته است به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده شب می کشم چراغهای رابطه تاریکند چراغهای رابطه تاریکند کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی گنجشکها نخواهد برد پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی است.
-
:::::...زنده یادشاملو...::::::
دوشنبه 15 مهرماه سال 1387 14:52
سخن ها می توانم گفت غم نان اگر بگذارد. نغمه در نغمه درافکنده ای مسیح مادر، ای خورشید! از مهربانی بی دریغ جانت با چنگ تمامی ناپذیر تو سرودها می توانم کرد غم نان اگر بگذارد. *** رنگ ها در رنگ ها دویده، ای مسیح مادر ، ای خورشید! از مهربانی بی دریغ جانت با چنگ تمامی نا پذیر تو سرودها می توانم کرد غم نان اگر بگذارد. ***...
-
:. تقدیر:.
دوشنبه 15 مهرماه سال 1387 14:38
تا روزها در جاده دلتنگی بنشینم و افسوس دوری تو را بخورم. درختان جاده زندگیم در حال خشک شدن هستند. افسوس که تو دیگر در کنارم نیستی افسوس که سرنوشت برای ما جدایی را رقم زده . افسوس که هرچه بدوم و بدوم تو دور و دورتر می شوی گفتی ما بدون هم خوشبخت تریم اما.... اما خوشبختی من در با تو بودن بود افسوس که خوشی ها تمام شد...
-
...:::::هستی منم:::::...
سهشنبه 9 مهرماه سال 1387 15:47
همه هستی من آیه تاریکیست که تورادرخودتکرارکنان به سحرگاه شکفتنهاورستنهای ابدی خواهدبرد من دراین آیه توراآه کشیدم آه من دراین آیه تورا به درخت وآب وآتش پیوندزدم......
-
..:::::زنده یادفروغ فرخزاد:::::..
سهشنبه 9 مهرماه سال 1387 14:05
تورامی خواهم ودانم که هرگز به کام دل درآغوشت نگیرم تویی آن اسمان صاف وروشن من این کنج قفس مرغی اسیرم زپشت میله های سردوتیره نگاه حسرتم حیران به رویت دراین فکرم که دستی پیش اید .من ناگه گشایم پربسویت دراین فکرم که دریک لحظه غفلت از این زندان خامش پربگیرم به چشم مردزندان بان بخندم کنارت زندگی ازسربگیرم دراین فکرم من...