خانه
عناوین مطالب
تماس با من
اشعارشاعران
این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت*هرکجاوقت خوش افتادهمان جاست بهشت*دوزخ ازتیرگی درون تو بود*گردرون تیره نباشدهمه دنیاست بهشت
اشعارشاعران
این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت*هرکجاوقت خوش افتادهمان جاست بهشت*دوزخ ازتیرگی درون تو بود*گردرون تیره نباشدهمه دنیاست بهشت
پیوندها
فول البوم
جالب
دستهها
فریدون مشیری
6
جدیدترین یادداشتها
همه
من از صدای تو بیزارم
دیوانه
پرستش
بعدازمن
گل خشکیده
شباهنگ
سرگذشت گل غم
باخود
ای معجزه خاموش
پیامی از آن سوی پایان
مرداب
آی آدم ها
بوسه
چه آرزوها
خدایا...
ناله ای در سکوت
::.با خویشتن نشستن در خود شکستن:.:
[ بدون عنوان ]
:*:*:*. قصه ی شهر سنگستان.:*:*:*
:::..کوچه...::
بایگانی
آبان 1387
1
مهر 1387
35
آمار : 4817 بازدید
Powered by Blogsky
بعدازمن
مرا عمری به دنبالت کشاندی
سرانجامم به خکستر نشاندی
ربودی دفتر دل را و افسوس
که سطری هم از این دفتر نخواندی
گرفتم عاقبت دل بر منت سوخت
پس از مرگم سرکشی هم فشاندی
گذشت از من ولی آخر نگفتی
که بعد از من به امید که ماندی
خسرو
دوشنبه 29 مهرماه سال 1387 ساعت 02:15 ق.ظ
0
لایک
نظرات
0
+ ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر