خانه
عناوین مطالب
تماس با من
اشعارشاعران
این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت*هرکجاوقت خوش افتادهمان جاست بهشت*دوزخ ازتیرگی درون تو بود*گردرون تیره نباشدهمه دنیاست بهشت
اشعارشاعران
این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت*هرکجاوقت خوش افتادهمان جاست بهشت*دوزخ ازتیرگی درون تو بود*گردرون تیره نباشدهمه دنیاست بهشت
پیوندها
فول البوم
جالب
دستهها
فریدون مشیری
6
جدیدترین یادداشتها
همه
من از صدای تو بیزارم
دیوانه
پرستش
بعدازمن
گل خشکیده
شباهنگ
سرگذشت گل غم
باخود
ای معجزه خاموش
پیامی از آن سوی پایان
مرداب
آی آدم ها
بوسه
چه آرزوها
خدایا...
ناله ای در سکوت
::.با خویشتن نشستن در خود شکستن:.:
[ بدون عنوان ]
:*:*:*. قصه ی شهر سنگستان.:*:*:*
:::..کوچه...::
بایگانی
آبان 1387
1
مهر 1387
35
آمار : 4835 بازدید
Powered by Blogsky
**حمیدمصدق**
وقتی که بامدادان
مهر سپهر جلوه گری را
آغاز می کند
وقتی که مهر پلک گرانبار خواب را
با ناز و کرشمه ز هم باز می کند
آنگه ستاره سحری
در سپیده دم خاموش می شود
آری
من آن ستاره ام که فراموش گشته ام
و بی طلوع گرم تو در زندگانیم
خاموش گشته ام
خسرو
سهشنبه 16 مهرماه سال 1387 ساعت 02:59 ب.ظ
0
لایک
نظرات
1
+ ارسال نظر
سید
سهشنبه 16 مهرماه سال 1387 ساعت 03:02 ب.ظ
http://avareyetanha.blogsky.com
مرسی از شعرات به ما هم سر بزن
0
0
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر
مرسی از شعرات به ما هم سر بزن