اشعارشاعران

این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت*هرکجاوقت خوش افتادهمان جاست بهشت*دوزخ ازتیرگی درون تو بود*گردرون تیره نباشدهمه دنیاست بهشت

اشعارشاعران

این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت*هرکجاوقت خوش افتادهمان جاست بهشت*دوزخ ازتیرگی درون تو بود*گردرون تیره نباشدهمه دنیاست بهشت

:. تقدیر:.

تا روزها در جاده دلتنگی بنشینم و
افسوس دوری تو را بخورم.
درختان جاده زندگیم در حال خشک شدن هستند.
افسوس که تو دیگر در کنارم نیستی
افسوس که سرنوشت برای ما جدایی را رقم زده .
افسوس که هرچه بدوم و بدوم تو دور و دورتر می شوی
گفتی ما بدون هم خوشبخت تریم اما....

اما خوشبختی من در با تو بودن بود
افسوس که خوشی ها تمام شد
افسوس که باهم بودن ها تمام شد
اما اگر تو بدون من خوشبختی

دوری را تحمل می کنم

من و تو دو خط موازی بودیم که هرگز نقاشی پیدا نشد

تا دو سر ما را عاشقانه به هم برساند

و تا آخر این دنیا موازی خواهیم ماند.
لعنت به این دنیا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد